تماشاگه

درباره وبلاگ
تماشاگه

تماشاگه، گلچین زیباترین شعرها و متون ادبی ایران و جهان ، فقط زیباترین ها!!! از شنیدن نظرات شما خوشحال میشویم

آخرین نظرات
نویسندگان

منشین با من ، با من منشین

تو چه دانی که چه افسونگر و بی پا و سرم ؟

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من

چه جنونی، چه نیازی، چه غمی ست ؟

یا نگاه تو ، که پر عصمت و ناز

بر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست

در دم این نیست ولی

در دم این است که من بی تو دگر

از جهان دورم و بی خویشتنم

گرگ هاری شده ام

هرزه پوی و دله دو

شب درین دشت زمستان زده ی بی همه چیز

می دوم ، برده ز هر باد گرو


چشمهایم چو دو کانون شرار

صف تاریکی شب را شکند

همه بی رحمی و فرمان فرار

گرگ هاری شده ام، خون مرا ظلمت زهر

کرده چون شعله ی چشم تو سیاه

تو چه آسوده و بی باک خزامی به برم

آه ، می ترسم ، آه

آه ، می ترسم از آن لحظه ی پر لذت و شوق

که تو خود را نگری

مانده نومید ز هر گونه دفاع

زیر چنگ خشن وحشی و خونخوار منی

پوپکم ! آهوکم

چه نشستی غافل

کز گزندم نرهی، گرچه پرستار منی

 پس ازین دره ی ژرف

جای خمیازه ی جاوید شده ی غار سیاه

پشت آن قله ی پوشیده ز برف

نیست چیزی، خبری

ور تو را گفتم چیز دگری هست ، نبود

جز فریب دگری

من ازین غفلت معصوم تو ، ای شعله ی پاک

بیشتر سوزم و دندان به جگر می فشرم

منشین با من ، با من منشین

تو چه دانی که چه افسونگر و بی پا و سرم ؟

تو چه دانی که پس هر نگه ساده ی من

چه جنونی، چه نیازی، چه غمی ست ؟

یا نگاه تو ، که پر عصمت و ناز

بر من افتد ، چه عذاب و ستمی ست

در دم این نیست ولی

در دم این است که من بی تو دگر

از جهان دورم و بی خویشتنم

پوپکم ! آهوکم

تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم

مگرم سوی تو راهی باشد

چون فروغ نگهت

ورنه دیگر به چه کار آیم من

بی تو ؟ چون مرده ی چشم سیهت

منشین اما با من ، منشین

تکیه بر من مکن ، ای پرده ی طناز حریر

که شراری شده ام

پوپکم ! آهوکم

 

گرگ هاری شده ام

شاعر : اخوان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی