خبر خیر تو از نقل رفیقان سخت است حفظ حالات من و طعنه ی آنان سخت است
در دل ابر نگهداری باران سخت است
جَستن از عرصه ی هول آور طوفان سخت است
شهره ی شهر شدن با تو چه آسان... سخت است
بی محلی سر این کوچه دوچندان سخت است
فن تشخیص نم از چهره ی گریان سخت است
دیدن حجله ی من اول آبان سخت است |
شاعر : کاظم بهمنی |
سلام و درود به شما، بسیار زیبا و دلنشین بود ،مانا باشی،
هرشب دلم از پشت ابر ماه میکشد
ابر میگرید و قطره هم آه میکشد
میان زمین و آسمان،گم میکنم خود را
باران میان من و ماه، راه میکشد
من هم چو شعر و غزل منزوی گشتم
آتش ولی تمایلش بر کاه میکشد
شاعر قلم دارد و برنده چون شمشیر
تا بر حذر کند گاهی ،بر بیگناه میکشد
لب تشنه از در میخانه برنگردد کس
اما عزیز گر بخواهدت،در چاه میکشد
عیب دل سیاه پژمان از چه میکنی
دل کعبه میکند و پرده ی سیاه میکشد
پژمان بهمنی