اگر خطا نکنم ، عطر ، عطر یار من است کدام دسته گل امروز بر مزار من است
گلی که آمده بر خاک من نمی داند هزار غنچه ی خشکیده در کنار من است
گل محمدی من ، مپرس حال مرا به غم دچار چنانم که غم دچار من است
تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد خود این خلاصه ی غم های روزگار من است
بگیر دست مرا تا زخاک بر خیزم اگرچه سوخته ام ، نوبت بهار من است. |
شاعر : فاضل نظری |