باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن با من دم از هوای کسِ دیگری بزن
پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه ی من هم سری بزن
ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن سرباز نیمه جان! به صف لشگری بزن
درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت ای روزگار! سیلیِ محکمتری بزن
شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن... |
شاعر : سجاد سامانی |