در ایـن زمـانهٔ بی های و هوی لال پرست خـوشـا بـه حال کلاغان قیل و قال پرست
چـگـونـه شـرح دهـم لـحظه لحظهٔ خود را بــرای ایـن هـمـه نـابـاور خـیـال پـرسـت؟
بـه شـب نـشـیـنـی خـرچنگهای مردابی چـگـونـه رقـص کـنـد مـاهی زلال پرست؟
رسـیـدههـا چـه غـریـب و نـچـیده میافتد بـه پـای هـرزه عـلـفهـای باغ کال پرست
رسیدهام به کمالی که جز اناالحق نیست کــمــال، دار بــرای مــن کــمــال پــرسـت
هـنـوزم زنـدهام و زنـده بـودنـم خاریست بــه چـشـم تـنـگـی نـامـردم زوال پـرسـت |
شاعر : محمد علی بهمنی |