گفتمش شیرین ترین آواز چیست ؟
گفتمش سر به سوی آسمان برداشت گفت می کشد افسون شب در خواب شان
گفت
گفت
گفت لبخندی که عشق سربلند وقت مردن بر لب مردان نشاند |
شاعر : هوشنگ ابتهاج |
گفتمش شیرین ترین آواز چیست ؟
گفتمش سر به سوی آسمان برداشت گفت می کشد افسون شب در خواب شان
گفت
گفت
گفت لبخندی که عشق سربلند وقت مردن بر لب مردان نشاند |
شاعر : هوشنگ ابتهاج |
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش باغ بی برگی روز و شب تنهاست با سکوت پاکِ غمناکش سازِ او باران، سرودش باد جامه اش شولای عریانیست ور جز،اینش جامه ای باید بافته بس شعله ی زرتار پودش باد
باغبان و رهگذران نیست باغ نومیدان چشم در راه بهاری نیست
ور برویش برگ لبخندی نمی روید؛ باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
پست خاک می گوید باغ بی برگی خنده اش خونیست اشک آمیز جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در آن پادشاه فصلها ، پائیز |
شاعر : مهدی اخوان ثالث |
من صبورم اما به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم یا اگر شادی زیبای تو را به غم غربت چشمان خودم میبندم من صبورم اما چه قدَر با همه ی عاشقی ام محزونم و به یاد همه ی خاطره های گل سرخ مثل یک شبنم افتاده ز غم مغمومم من صبورم اما بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم بی دلیل از همه ی تیرگی رنگ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند من صبورم اما آه، این بغض گران صبر چه می داند چیست |
شاعر : حمید مصدق |
دشت ها آلوده است در لجنزار گل لاله نخواهد رویید در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید؟
|
شاعر : حمید مصدق |
|
شاعر :فریدون مشیری |