اکنون مرا بهار دل انگیز دیگری آورده است وعده ی پاییز دیگری
ویرانه های خانه ی من ایستاده اند چشم انتظار حمله ی چنگیز دیگری
تا مرگ، یک پیاله فقط راه مانده است کی می رسد پیاله ی لبریز دیگری؟
آتش بزن مرا که به جز شاخه های خشک باقی نمانده از تن من چیز دیگری
تهران و تلخ کامی من مانده است، کاش تبریز دیگری و شکر ریز دیگری
|
شاعر : فاضل نظری |