تماشاگه

درباره وبلاگ
تماشاگه

تماشاگه، گلچین زیباترین شعرها و متون ادبی ایران و جهان ، فقط زیباترین ها!!! از شنیدن نظرات شما خوشحال میشویم

آخرین نظرات
نویسندگان

خواب و بیدار

با کابوسی که از جنس هذیان و تب می چرخیدم

که بی در زدنی از راه آمدی

هر چند پیش از صدایت

بویت را شنیده بودم

در آستانه ی ناگهانت از هوش رفتم


اگر به نامم نخوانده بودی

باری،

آوازی بودی که عشق

نسلها پیش از این ترنمت کرده بود

بی آنکه دهان گشوده باشد

و رازی بودی که سرنوشت

در گرماگرم بیداری نخستین

به پچپچه در گوشم بازت گفته بود

پیش از آنکه جان کوچک

به تنم بازگشته باشد


با این همه در، که به مشت و تلنگر نواخته شد

تنها تو میتوانستی

تپانچه و توفان

و نسیم و نوازش

سوغات سفرت بوده باشد

 

کشفت نمی کردم ،

                        بازت می شناختم

نمی آموختمت

به یادت نمیآوردم

شاعر : حسین منزوی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی