تماشاگه

درباره وبلاگ
تماشاگه

تماشاگه، گلچین زیباترین شعرها و متون ادبی ایران و جهان ، فقط زیباترین ها!!! از شنیدن نظرات شما خوشحال میشویم

آخرین نظرات
نویسندگان

خانه دل تنگ غروبی خفه بود 
 مثل امروز که تنگ است دلم 
 پدرم گفت چراغ 
 و شب از شب پر شد 
 من به خود گفتم یک روز گذشت 
 مادرم آه کشید 
 زود بر خواهد گشت 
ابری آهسته به چشمم لغزید
و سپس خوابم برد 
 که گمان داشت که هست این همه درد 
 در کمین دل آن کودک خرد ؟
 آری آن روز چو می رفت کسی
داشتم آمدنش را باور 
من نمی دانستم 
 معنی هرگز را
 تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
 آه ای واژه شوم
 خو نکرده ست دلم با تو هنوز 
 من پس از این همه سال 
 چشم دارم در راه 
که بیایند عزیزانم آه 

شاعر :هوشنگ ابتهاج 
۱۷ دی ۹۵ ، ۱۱:۱۵ مرتضی معادی
عالی ! بغیر وسطیش البته !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی