درخت خشک باری هم ندارد نه تنها گل که خاری هم ندارد
بیا ای ابر بر باغی بگرییم که امید بهاری هم ندارد |
شاعر : اخوان |
جهانم را پر از ایهام بگذار کمی لبخند بر لب هام بگذار
مرا ول کن به حال خود بمیرم خدایا خسته ام! تنهام بگذار |
شاعر : فاطمه شرقی |
برونم را درونی مرحمت کن تب خورشید گونی مرحمت کن
دلم از دست عشق و عقل خون شد خداوندا جنونی مرحمت کن |
شاعر : مصطفی محدثی خراسانی |
چه شبهایی که تنها سر نکردم اجاق ماه، خاکستر نکردم
جسد با موج ها آمد به ساحل خودم بودم ولی باور نکردم |
شاعر : شهراد میدری |